جدول جو
جدول جو

معنی حاجی داغ - جستجوی لغت در جدول جو

حاجی داغ
نام محلی است در آذربایجان، و در آنجا معدن زغال سنگ هست، و اهالی برای مصرف خود بطرز عادی یعنی کندن چاههای کم عمق از آن استفاده میکنند، رجوع به جغرافیای اقتصادی ایران تألیف کیهان ص 229 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن یوسف شاه، آخرین اتابکان یزد است که ازسنۀ 690 تا سنۀ 718 هجری قمری حکومت کرد و چون در این سال 718) برادر شیخ ابواسحاق اینجو یعنی امیر غیاث الدین کیخسرو از راه شبانکاره بیزد آمد با اتابک حاجی شاه طرح دوستی انداخت سپس از آنجا بمیبد شتافت و بین او و امیر مبارزالدین نیز رشتۀ الفت برقرار گردید ولی چیزی طول نکشید که بین نایب امیر کیخسرو و اتابک حاجی شاه برسر امری جزئی نزاع درگرفت و اتابک که مردی بی رحم و ظالم بود نایب امیر کیخسرو را بقتل آورد، کیخسرو و مبارزالدین پس از تحصیل اجازه از ابوسعید، اتابک را مورد حمله قرار دادند و او را در این سال منهزم ساختند و سلسلۀ اتابکان که قریب سیصد سال در این ولایت حکومت میکردند، به این ترتیب در سال 718 برافتاد و حکومت آن پس از رسیدن امیر مبارزالدین بخدمت ابوسعید از طرف ایلخان بعهدۀ او گذاشته شد، رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 403 و 414 و 415 شود
لغت نامه دهخدا
نام محلی است در مشرق شط فرات، در مقابل جوادیه
لغت نامه دهخدا
کنگرلو، حاکم نخجوان، از کسانی است که کریم خان زند، پس از تصرف سلماس و خوی و قلعه ارومی، در سنۀ 1176 هجری قمری چون عزیمت عراق کرد همراه خود بدین شهر آورد رجوع به مجمل التواریخ ص 341 شود
لغت نامه دهخدا
نام کوهی است در آذربایجان که معدن زغال سنگ دارد که اهالی بمیزان مصرف خود بطرز عادی از آن بهره برداری میکنند، (جغرافیای اقتصادی کیهان ص 4 و 292)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 31هزارگزی باختر مهاباد و 22 هزارگزی خاور شوسۀ خانه به نقده، ناحیه ای است واقع در جلگه، معتدل و دارای 62 تن سکنه میباشد از رود خانه نقده مشروب میشود محصولاتش غلات، توتون، و حبوب است اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند، از صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان دلارستاق بخش لاریجان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی